هانیه ساداتهانیه سادات، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

هانیه دختر ناز مامان

13 ماهگی هانیه جون

هانیه عزیزم سلام. امروز پنج شنبه 21 مهر 90.سه هفته ست که مامان میره مدرسه.سه هفته ای که خیلی سخت گذشت.به هردومون.توی کلاس همش به فکر تو ام.اگه عکس قشنگتو رو صفحه گوشیم نبینم دق میکنم.تو این مدت حتی یه بار هم زنگ نزدم تا حالتو بپرسم.آخه میترسیدم بگن گریه میکنی و اونوقت من تا زنگ آخر و موقع برگشتن بی قرار میشدم.یه روز که بابایی زنگ زد تا ببینه چرا دیر کردم،یهو صدای گریه ت بلند شد.آخه صدای منو شنیدی. منم بی اختیار اشک میریختم و به نگاههای اطرافیان توجهی نداشتم.کلی هم به بابایی نق زدم که چرا زنگ زدی. تو که میدونی...من طاقت گریه هانیه رو ندارم. 16 مهر یعنی روز جهانی کودک 13 ماهه شدی.13 ماهگیت مبارک گلم. تو این مدت 1 ماهه کلی کارای جدید ...
22 مهر 1390

ماه مهر

فرشته نازنینم سلام. عزیزم باز هم منو ببخش که دیر به دیر می یام و واست مطلب میذارم. دقیقا از تاریخ 31 شهریور شارژ adsl تموم شد. بعدشم دو روز تعطیلی. از 3 مهر هم من و بابا جون رفتیم مدرسه.این بار با توجه به سرعت پایین مخابرات تصمیم گرفتیم مشترک شاتل بشیم. به خیال خودمون نهایتا تا 3 روز دیگه وصل میشه.اما دقیقا تا 16 مهرماه اینترنت نداشتیم. هر روز به یه بهونه ای وصلش نکردند.تو این مدت دیوونه شدم. دلم واسه وبت خیلی تنگ شده بود.محیط کافی نت رو هم نمیپسندم. خلاصه اینکه کلی زجر کشیدم تا اینکه بالاخره 16 مهر مجددا تونستم وبلاگتو ببینم. نمیدونی چه ذوقی کردم. از 3 مهر میرم سر کار. قراره 2 روز برم مدرسه و 2 روز هم برم اداره. خدا رو شکر امسال...
18 مهر 1390
1